logotype
  • صفحه نخست
  • خدمات
    • مشاوره، پیاده سازی و آموزش OKR
    • بهینه سازی فرآیندهای کسب و کار (Data Driven BPM)
    • تسهیلگری سازمانی
    • منتورینگ سازمانی
  • آموزش
    • آموزش BPMN
    • آموزش Data Driven BPM
    • آموزش فرایندکاوی (Process Mining)
    • آموزش APQC
  • وبلاگ
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • صفحه نخست
  • خدمات
    • مشاوره، پیاده سازی و آموزش OKR
    • بهینه سازی فرآیندهای کسب و کار (Data Driven BPM)
    • تسهیلگری سازمانی
    • منتورینگ سازمانی
  • آموزش
    • آموزش BPMN
    • آموزش Data Driven BPM
    • آموزش فرایندکاوی (Process Mining)
    • آموزش APQC
  • وبلاگ
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • 09013736027
  • 09013736027
  • info@rahyno.com
  • 09013736027
  • 09013736027
  • info@rahyno.com
logotype
  • صفحه نخست
  • خدمات
    • مشاوره، پیاده سازی و آموزش OKR
    • بهینه سازی فرآیندهای کسب و کار (Data Driven BPM)
    • تسهیلگری سازمانی
    • منتورینگ سازمانی
  • آموزش
    • آموزش BPMN
    • آموزش Data Driven BPM
    • آموزش فرایندکاوی (Process Mining)
    • آموزش APQC
  • وبلاگ
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • صفحه نخست
  • خدمات
    • مشاوره، پیاده سازی و آموزش OKR
    • بهینه سازی فرآیندهای کسب و کار (Data Driven BPM)
    • تسهیلگری سازمانی
    • منتورینگ سازمانی
  • آموزش
    • آموزش BPMN
    • آموزش Data Driven BPM
    • آموزش فرایندکاوی (Process Mining)
    • آموزش APQC
  • وبلاگ
  • درباره ما
  • تماس با ما

برچسب: پیاده‌سازی OKR

تفاوت okr و kpi
آموزش و نکات OKR (او کی آر)
19 فروردین, 1404 توسط مهدی عامری0 دیدگاه

تفاوت okr و kpi چیست؟

تفاوت okr و kpi چیست؟
تفاوت okr و kpi چیست؟

تفاوت okr و kpi ، در واقع یک مقوله جذاب و جالب است که می‌تواند برای هر کسی که در دنیای کسب‌وکار فعالیت می‌کند، روشن و مفهومی باشد. هر دو این مفاهیم، ابزارهایی برای اندازه‌گیری و ارزیابی عملکرد در سازمان‌ها هستند، اما تفاوت‌های کلیدی دارند که باعث می‌شود هر کدام کاربردهای خاص خود را پیدا کنند. اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم: OKR بیشتر به دنبال اهداف بزرگ، چالش‌برانگیز و بلندمدت است که تیم‌ها را به تلاش و پیشرفت بیشتر ترغیب می‌کند. در حالی که KPI به شاخص‌های اندازه‌گیری شده و دقیق اشاره دارد که نشان می‌دهند عملکرد سازمان در راستای اهداف مشخص چطور پیش می‌رود. در ادامه به‌طور کامل، با تفاوت‌های این دو سیستم بیشتر آشنا می‌شویم.

شاخص OKR چیست؟ 

OKR Objectives and Key Results))، به معنای اهداف و نتایج کلیدی است و یک چارچوب مدیریتی مؤثر برای تعیین، پیگیری و ارزیابی اهداف سازمانی محسوب می‌شود. این روش به سازمان‌ها کمک می‌کند تا اهداف خود را به نتایج مشخص و قابل اندازه‌گیری تبدیل کنند و عملکرد خود را ارزیابی نمایند.

OKR شامل دو بخش اصلی است: اهداف (Objectives) که نمایانگر خواسته‌های کلی و کیفی سازمان هستند و مشخص می‌کنند که سازمان به چه چیزی می‌خواهد برسد، و نتایج کلیدی (Key Results) که معیارهای دقیق و کمّی برای سنجش میزان پیشرفت در دستیابی به این اهداف هستند. 

در واقع، OKR باعث می‌شود که سازمان‌ها بتوانند اهدافشان را به شکلی شفاف و سازمان‌ یافته مشخص کنند و با تعیین معیارهای دقیق، امکان ارزیابی میزان دستیابی به این اهداف را داشته باشند. این چارچوب مدیریتی، باعث ایجاد تمرکز در سازمان شده و به تیم‌ها کمک می‌کند تا روی مهم‌ترین اولویت‌ها تمرکز کنند. همچنین، شفافیت بالایی را در سازمان ایجاد می‌کند؛ چرا که تمام اعضای تیم می‌دانند چه انتظاری از آن‌ها می‌رود و چگونه عملکردشان ارزیابی خواهد شد.

علاوه‌بر این، هماهنگی بین تیم‌های مختلف را افزایش داده و باعث می‌شود که تمام بخش‌های سازمان در یک مسیر مشخص حرکت کنند. از دیگر مزایای OKR، می‌توان به امکان اندازه‌گیری پیشرفت اشاره کرد؛ چرا که با وجود نتایج کلیدی مشخص، سازمان‌ها می‌توانند بررسی کنند که چقدر به اهداف تعیین ‌شده نزدیک شده‌اند.

ویژگی‌های شاخص OKR کدامند؟

ویژگی‌های شاخص OKR عبارتند از:

·       اهداف (Objectives): این اهداف باید به گونه‌ای طراحی شوند که الهام‌ بخش باشند و تیم‌ها را به چالش بکشند. همچنین باید مشخص و قابل اندازه‌گیری باشند تا بتوان به راحتی پیشرفت در دستیابی به آن‌ها را ارزیابی کرد. این ویژگی باعث می‌شود اهداف نه‌تنها انگیزه‌ دهنده، بلکه دقیق و قابل پیگیری باشند.

·       نتایج کلیدی (Key Results): این نتایج باید کمی و قابل اندازه‌گیری باشند و باید یک بازه زمانی مشخص داشته باشند. این ویژگی به سازمان‌ها کمک می‌کند تا بتوانند به‌طور مؤثری پیشرفت خود را ارزیابی کرده و تعیین کنند که تا چه اندازه به اهداف خود نزدیک شده‌اند.

·       تمرکز بر اولویت‌ها: شاخص OKR به سازمان‌ها کمک می‌کند تا تمرکز خود را بر روی مهم‌ترین اولویت‌ها و استراتژی‌های کلیدی حفظ کنند. این امر موجب می‌شود که منابع و تلاش‌ها به درستی تخصیص یابند و در راستای هدف‌های اصلی حرکت کنند.

·       همراستایی سازمانی: پیاده‌سازی OKR این امکان را فراهم می‌آورد که تیم‌ها و بخش‌های مختلف یک سازمان، همسو با اهداف مشترک حرکت کنند. این هماهنگی باعث می‌شود که تمام اعضای سازمان در جهت تحقق یک هدف واحد تلاش کنند و از تداخل یا انحراف از مسیر جلوگیری شود.

·       شفافیت و پاسخگویی: با استفاده از پیاده‌سازی OKR، فرآیند تعیین اهداف و نتایج به‌صورت شفاف انجام می‌شود؛ به طوری که همه افراد سازمان از پیشرفت‌ها و چالش‌های موجود مطلع می‌شوند. این شفافیت باعث افزایش پاسخگویی در میان اعضای تیم و مسئولیت‌پذیری، نسبت به دستاوردهای مشخص می‌شود.

·       انعطاف‌پذیری: OKR یک چارچوب انعطاف‌پذیر است که می‌تواند با تغییرات شرایط و نیازها سازگار شود. این ویژگی به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که در مواجهه با تحولات و شرایط جدید، به راحتی تغییرات لازم را در اهداف و نتایج خود ایجاد کنند.

شاخصKPI  چیست؟
شاخصKPI  چیست؟

شاخصKPI  چیست؟

KPI (Key Performance Indicator)، به معنی شاخص کلیدی عملکرد است؛ به‌طور کلی به یک معیار قابل اندازه‌گیری اشاره دارد که میزان موفقیت یک سازمان را در دستیابی به اهداف و مقاصد اصلی خود نشان می‌دهد. این شاخص‌ها ابزاری قدرتمند برای ارزیابی عملکرد در سطوح مختلف سازمانی به‌شمار می‌آیند و مدیران را قادر می‌سازند تا بتوانند ارزیابی دقیقی از نحوه عملکرد تیم‌ها و بخش‌های مختلف داشته باشند.

به عبارت دیگر، KPIها به مدیران کمک می‌کنند تا درک بهتری از نقاط قوت و ضعف موجود در سازمان به‌دست آورده و بر اساس آن، تصمیمات آگاهانه و مؤثری اتخاذ کنند که به بهبود عملکرد کلی سازمان منجر شود.

برای اینکه این شاخص‌ها کارآمد و مفید واقع شوند، لازم است که به‌طور مستقیم بر اساس اهداف استراتژیک سازمان تعریف شوند. این بدان معناست که KPIها باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که پیشرفت در راستای اهداف کلیدی سازمان را به وضوح نشان دهند.

همچنین، ارزیابی منظم این شاخص‌ها اهمیت زیادی دارد؛ چرا که بدون بررسی مداوم نمی‌توان از صحت و دقت آن‌ها اطمینان حاصل کرد و این ارزیابی‌ها به سازمان این امکان را می‌دهند که به‌طور مداوم به بهبود عملکرد خود ادامه دهد و در صورت لزوم، استراتژی‌های خود را تعدیل کند تا به هدف نهایی خود دست یابد.

ویژگی‌های شاخص KPI کدامند‌؟

ویژگی‌های شاخص KPI عبارتند از:

·       قابل اندازه‌گیری بودن: یکی از ویژگی‌های کلیدی شاخص‌ KPI این است که، باید به‌راحتی قابل اندازه‌گیری باشند. این به این معناست که سازمان باید بتواند با استفاده از این شاخص‌ها، به‌طور دقیق پیشرفت خود را ارزیابی کرده و میزان دستیابی به اهداف خود را مورد سنجش قرار دهد. بدون امکان اندازه‌گیری، ارزیابی موفقیت یا شکست در دستیابی به اهداف به‌طور دقیق و مؤثر امکان‌پذیر نخواهد بود.

·       واقع‌بینانه بودن: KPIها باید واقع‌بینانه و قابل دستیابی باشند. این بدین معنی است که هدف‌ گذاری‌ها باید در محدوده توانایی‌های سازمان یا تیم قرار داشته باشند و از تعیین اهداف غیرممکن یا غیرعملی خودداری شود. تعیین شاخص‌هایی که دست‌یابی به آن‌ها ممکن نباشد، نه‌تنها موجب سرخوردگی می‌شود؛ بلکه می‌تواند تاثیر منفی بر انگیزه و روحیه تیم‌ها نیز داشته باشد.

·       هم‌راستایی با استراتژی: KPI باید به‌طور کامل با استراتژی کلی کسب‌وکار همسو باشد. این به این معناست که هر شاخص کلیدی عملکرد، باید به‌گونه‌ای طراحی شود که به تحقق اهداف بلندمدت سازمان کمک کند. به عبارت دیگر، KPIها باید نشان ‌دهنده پیشرفت در مسیر استراتژیک سازمان باشند و به آن کمک کنند تا به اهداف و چشم‌اندازهای خود برسد.

·       ساده و سرراست بودن: یکی دیگر از ویژگی‌های مهم KPI این است که باید ساده و قابل درک باشند. شاخص‌های پیچیده یا مبهم، ممکن است فرآیند تصمیم‌گیری را دشوار کنند و به اشتباهات در تحلیل داده‌ها منجر شوند. بنابراین، شاخص KPI باید به‌گونه‌ای طراحی شود که تمامی افراد در سازمان بتوانند آن را به‌راحتی فهمیده و از آن برای هدایت تصمیمات خود استفاده کنند.

·       محدود بودن به زمان: KPI باید در یک بازه زمانی مشخص تعریف شود تا بتوان پیشرفت را به‌طور منظم ارزیابی کرد. این ویژگی باعث می‌شود که بررسی روند پیشرفت نسبت به اهداف، در یک زمان مشخص صورت گیرد و به تیم‌ها این امکان را می‌دهد که به‌طور مرتب عملکرد خود را ارزیابی کرده و تغییرات لازم را در صورت نیاز اعمال کنند. بازه زمانی مشخص کمک می‌کند تا در طول زمان از دقت نتایج و تحلیل‌ها اطمینان حاصل شود.

okr و pki چه تفاوتی با هم دارند؟

تفاوت‌ kpi  و okr، به شرح زیر است:

تفاوت okr و kpi در تعریف و هدف

همانطور که گفته شد، شاخص  OKR یک چارچوب برای مدیریت اهداف است که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا اهداف استراتژیک خود را تعیین کرده و پیشرفت خود را در دستیابی به آن‌ها پیگیری کنند. هدف اصلی OKR، ایجاد شفافیت، هماهنگی بین تیم‌ها و تمرکز بر دستاوردهای کلیدی است.

شاخص PKI، یک زیرساخت امنیتی است که برای مدیریت کلیدهای عمومی و صدور گواهینامه‌های دیجیتال طراحی شده است. این زیرساخت هدف اصلی خود را بر تأمین امنیت ارتباطات دیجیتال می‌گذارد. PKI از تکنیک‌هایی مانند احراز هویت کاربران، دستگاه‌ها و رمزگذاری داده‌ها برای حفاظت از اطلاعات در هنگام انتقال و ذخیره استفاده می‌کند. این سیستم معمولاً در بخش‌هایی مانند بانکداری الکترونیکی، تجارت آنلاین و ارتباطات امن به کار می‌رود.

تفاوت okr و kpi در حوزه کاربرد

شاخص OKR بیشتر در حوزه‌های مدیریت سازمانی و برنامه‌ریزی استراتژیک کاربرد دارد. این سیستم برای تعیین و پیگیری اهداف در سطوح مختلف سازمانی، از جمله شرکت‌ها، تیم‌ها یا افراد به کار می‌رود. به کمک پیاده‌سازی OKR، سازمان‌ها می‌توانند تمرکز خود را بر روی اهداف کلیدی حفظ کنند و از ایجاد هم‌راستایی در تیم‌ها و بخش‌های مختلف اطمینان حاصل کنند.

شاخص  PKI در حوزه امنیت اطلاعات و ارتباطات دیجیتال کاربرد دارد. هدف اصلی آن، تأمین امنیت تراکنش‌ها و ارتباطات دیجیتال است. این سیستم برای محافظت از داده‌ها در برابر دسترسی غیرمجاز و برای تأمین هویت افراد و دستگاه‌ها در هنگام تعامل آنلاین طراحی شده است. PKI در بسیاری از برنامه‌های کاربردی حساس مانند خدمات بانکی آنلاین، خرید اینترنتی و تبادل اطلاعات محرمانه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تفاوت okr و kpi در نحوه عملکرد

عملکرد شاخص OKR به این صورت است که اهداف کیفی (Objective) و نتایج کمی (Key Results) برای ارزیابی پیشرفت تعیین می‌شوند. این اهداف معمولاً به‌طور دوره‌ای (سه ماهه یا سالانه) مورد بازبینی قرار می‌گیرند تا سازمان بتواند مسیر خود را ارزیابی کرده و در صورت لزوم تغییرات لازم را اعمال کند.

شاخص  PKI از سیستم رمزنگاری نامتقارن استفاده می‌کند. در این روش، هر کاربر یک جفت کلید دارد؛ یک کلید عمومی که برای رمزگذاری اطلاعات استفاده می‌شود و یک کلید خصوصی که برای رمزگشایی داده‌ها به کار می‌رود. همچنین، گواهینامه‌های دیجیتال توسط مراجع معتبر صادر می‌شوند تا هویت طرفین در ارتباطات دیجیتال تأیید شود و امنیت اطلاعات تضمین گردد.

تفاوت کلیدی‌ kpi  و okr

در جدول زیر، می‌توانید تفاوت‌ kpi  و okr را مشاهده کنید:

ویژگی

OKR

PKI

هدف

مدیریت اهداف سازمانی

امنیت اطلاعات و ارتباطات دیجیتال

حوزه کاربرد

مدیریت استراتژیک

رمزنگاری و احراز هویت

نحوه عملکرد

تعیین اهداف کیفی و نتایج کمی

استفاده از کلیدهای عمومی و خصوصی

کاربرد اصلی

افزایش شفافیت، هماهنگی تیم‌ها

محافظت از داده‌ها و ارتباطات آنلاین

 

در نتیجه تفاوت okr و kpi، می‌توان گفت که OKR بیشتر به مدیریت اهداف سازمانی مرتبط است و برای کمک به سازمان‌ها در تعیین، پیگیری و ارزیابی اهداف استراتژیک طراحی شده است. از سوی دیگر، PKI به امنیت دیجیتال و حفاظت از اطلاعات و ارتباطات آنلاین اختصاص دارد و از تکنیک‌های پیچیده رمزنگاری برای تأمین امنیت در محیط‌های دیجیتال استفاده می‌کند. بنابراین، OKR و PKI به‌طور کلی در دو حوزه کاملاً متفاوت کاربرد دارند.

نحوه آموزش okr و kpi
نحوه آموزش okr و kpi

نحوه آموزش okr و kpi

آموزش okr و kpi معمولاً به‌طور جداگانه برای کمک به سازمان‌ها در تعیین و ارزیابی اهداف و عملکرد صورت می‌گیرد.

برای آموزش okr، ابتدا نیاز است که مفهوم اهداف و نتایج کلیدی به‌طور دقیق برای تیم‌ها و سازمان‌ها روشن شود. اهداف باید انگیزشی، بلندمدت و قابل اندازه‌گیری باشند. در این آموزش، به افراد یا تیم‌ها، نحوه تنظیم اهداف واضح و چالش‌برانگیز توضیح داده می‌شود؛ سپس نتایج کلیدی که می‌توانند پیشرفت این اهداف را ارزیابی کنند، مشخص می‌شود. OKRها معمولاً برای دوره‌های سه‌ ماهه یا شش‌ ماهه تنظیم می‌شوند و برای هر دوره، یک ارزیابی و بازبینی انجام می‌شود تا مطمئن شوند که تیم‌ها به اهداف نزدیک می‌شوند. این آموزش شامل جلسات گروهی، کارگاه‌ها و نرم‌افزارهای مدیریتی برای پیگیری و ارزیابی OKR‌هاست.

در آموزش kpi، ابتدا شاخص‌های کلیدی عملکرد شناسایی می‌شوند که به‌طور خاص نشان ‌دهنده موفقیت در بخش‌های مختلف سازمان هستند. این آموزش بیشتر بر روی نحوه انتخاب و تنظیم KPI‌های قابل اندازه‌گیری، قابل دسترسی و مرتبط با اهداف کوتاه‌مدت تمرکز دارد. به‌طور معمول، به سازمان‌ها آموزش داده می‌شود که چگونه KPI‌ها را در زمینه‌های مختلف مثل فروش، رضایت مشتری، بهره‌وری و عملکرد مالی تنظیم کنند و چگونه به‌طور منظم آن‌ها را اندازه‌گیری و ارزیابی کنند. آموزش KPI‌ها معمولاً به‌صورت کارگاه‌های آموزشی و جلسات عملی برای آشنایی با نرم‌افزارهای مربوط به مدیریت عملکرد صورت می‌گیرد.

چگونه  OKRها و KPI‌ها در کنار هم استفاده می‌شوند؟

شاخص okr و kpi می‌توانند در کنار هم استفاده شوند تا سازمان هم بر دستیابی به اهداف کلان تمرکز کند و هم عملکرد روزمره خود را بهبود بخشد. برای مثال، اگر یک KPI نشان ‌دهنده مشکلی در عملکرد باشد، مانند کاهش رضایت مشتری یا افزایش نرخ ترک کارکنان، می‌توان از آن به‌عنوان مبنایی برای تعریف یک OKR استفاده کرد. در این حالت، هدف OKR بر رفع مشکل یا بهبود وضعیت متمرکز می‌شود و KPI مرتبط نیز به‌عنوان معیاری برای سنجش پیشرفت در نظر گرفته می‌شود.

همچنین، OKRها می‌توانند از KPIها برای اندازه‌گیری نتایج کلیدی خود بهره ببرند. اگر هدف OKR “افزایش رضایت مشتری” باشد، KPIهایی مانند Net Promoter Score یا زمان پاسخگویی به درخواست‌های مشتریان، می‌توانند به‌عنوان نتایج کلیدی تعریف شوند. این رویکرد باعث می‌شود که OKRها قابل اندازه‌گیری باشند و پیشرفت آن‌ها به‌صورت دقیق ارزیابی شود.

استفاده همزمان از OKRها و KPIها مزایای زیادی دارد. OKRها تیم‌ها را با اهداف استراتژیک هماهنگ کرده و بر نوآوری تمرکز دارند، در حالی که KPIها عملکرد جاری را نظارت کرده و اطمینان حاصل می‌کنند که سازمان در مسیر درست قرار دارد. این ترکیب نه‌تنها دیدگاه جامعی از عملکرد سازمان ارائه می‌دهد؛ بلکه امکان شناسایی فرصت‌ها و مشکلات را نیز فراهم کرده و اقدامات هدفمندتری را ممکن می‌سازد. بنابراین، OKRها و KPIها با هم یک سیستم مدیریت عملکرد قدرتمند ایجاد می‌کنند که هم به آینده نگاه دارد و هم وضعیت فعلی را پایش کند.

بهترین شیوه‌های ادغام OKR و KPI

ادغام OKRها و KPIها، می‌تواند یک رویکرد قدرتمند برای مدیریت عملکرد و دستیابی به اهداف سازمانی باشد. در این فرآیند، OKRها به‌عنوان چارچوبی برای تعیین اهداف استراتژیک و بلند پروازانه عمل می‌کنند، در حالی که KPIها معیارهای قابل اندازه‌گیری ارائه می‌دهند که پیشرفت به سمت این اهداف را ردیابی می‌کنند. بهترین شیوه‌های ادغام این دو ابزار عبارت‌اند از:

·       هم‌راستایی با اهداف استراتژیک: ابتدا باید اطمینان حاصل شود که هم OKRها و هم KPIها با اهداف کلان سازمان همسو هستند. OKRها جهت‌گیری کلی را مشخص می‌کنند، در حالی که KPIها معیارهای عملیاتی برای سنجش پیشرفت در این مسیر هستند.

·       تعریف نتایج کلیدی قابل اندازه‌گیری: هنگام تنظیم OKRها، نتایج کلیدی باید به گونه‌ای تعریف شوند که با KPIهای مرتبط قابل سنجش باشند. این ارتباط مستقیم، بین اهداف کیفی و معیارهای کمی شفافیت بیشتری ایجاد می‌کند و امکان پیگیری دقیق‌تر را فراهم می‌آورد.

·       بازبینی و تطبیق مداوم: OKRها و KPIها باید به‌طور منظم بازبینی شوند تا اطمینان حاصل شود که همچنان با نیازهای متغیر سازمان هماهنگ هستند. بازخوردهای دوره‌ای و جلسات بررسی عملکرد، کمک می‌کنند تا تغییرات لازم در اهداف یا معیارها اعمال شود.

·       شفافیت و ارتباطات داخلی: شفافیت در ارتباطات، نقش کلیدی در موفقیت ادغام OKRها و KPIها دارد. همه افراد سازمان باید بدانند چگونه KPIها به OKRها مرتبط هستند و هر فرد چگونه می‌تواند در دستیابی به این اهداف نقش داشته باشد. این امر باعث افزایش هم‌راستایی تیم‌ها و مشارکت فعال آن‌ها می‌شود.

·       استفاده از فناوری برای یکپارچگی بهتر: ابزارهای مدیریت عملکرد یا نرم‌افزارهای هدف‌گذاری، می‌توانند به هماهنگی بهتر بین OKRها و KPIها کمک کنند. این ابزارها امکان پیگیری پیشرفت، تحلیل داده‌ها، و شناسایی نقاط ضعف یا فرصت‌ها را آسان‌تر می‌کنند.

ادغام موفقیت‌آمیز OKRها و KPIها نه‌تنها دیدگاه جامعی از عملکرد سازمان ارائه می‌دهد، بلکه امکان تصمیم‌گیری استراتژیک تر، افزایش بهره‌وری و دستیابی به اهداف بلندمدت را نیز فراهم می‌کند.

نمونه‌هایی از OKR و شاخص‌های کلیدی موفقیت (Key Results)

برای درک بهتر پیاده‌سازی OKR در سازمان‌ها، در ادامه چند نمونه عملی از اهداف و نتایج کلیدی (Key Results) در حوزه‌های مختلف را بررسی می‌کنیم:

۱. OKR شرکتی (سطح سازمانی):

هدف: تبدیل شدن به یک رهبر بازار در صنعت فناوری منابع انسانی
نتایج کلیدی:

  • ۲۵٪ از درآمد سالانه از همکاری با شرکت‌های حاضر در فهرست فوربس ۱۰۰ حاصل شود.

  • تمامی اعضای تیم مدیریتی سطح C از شرکت‌های سطح بالای Player-A جذب شوند.

  • کسب عنوان بهترین فروشنده B2B در حوزه فناوری منابع انسانی.

  • دستیابی به نرخ ۱۰۰٪ حفظ و ماندگاری کارکنان کلیدی در سازمان.

۲. OKR فروش (سطح تیم فروش):

هدف: افزایش موفقیت دموهای فروش سایت و تبدیل بازدیدکنندگان به مشتری
نتایج کلیدی:

  • افزایش نرخ درخواست دمو از ۵٪ به ۲۰٪.

  • انجام تحلیل کیفی روی مصاحبه‌های مرتبط با دموها و استخراج اقدامات پیشنهادی.

  • بررسی دلایل شکست در ۲۰ دمو فروش ناموفق و اجرای اقدامات اصلاحی مؤثر.

۳. OKR بانکداری (سطح تجربه مشتری):

هدف: افزایش رضایت و وفاداری مشتریان بانک
نتایج کلیدی:

  • افزایش ۱۵٪ در امتیاز کلی رضایت مشتریان (CSAT).

  • دستیابی به شاخص خالص ترویج‌کنندگان (NPS) برابر با ۵۰ یا بیشتر.

  • کاهش ۲۰٪ در زمان متوسط رسیدگی به شکایات مشتریان. 

نمونه‌ مثال‌هایی برای شاخص PKI

در اینجا، به چند نمونه از کاربردهای PKI می‌پردازیم که در زمینه‌های مختلف برای افزایش امنیت و حفاظت از داده‌ها استفاده می‌شود.

·       گواهینامه‌های SSL/TLS: این گواهینامه‌ها برای ایجاد ارتباطات ایمن در وب‌سایت‌ها به کار می‌روند. آن‌ها کمک می‌کنند تا اطلاعات در حال ارسال بین کاربران و سرور به صورت رمزگذاری شده منتقل شود و از این طریق اطمینان حاصل شود که داده‌ها تنها به دریافت‌ کننده‌ صحیح و معتبر رسیده‌اند.

·       امضاهای دیجیتال: این امضاها برای تأیید اصالت و یکپارچگی اسناد و نرم‌افزارها به‌کار می‌روند. با استفاده از امضای دیجیتال، می‌توان تضمین کرد که سند موردنظر توسط شخصی خاص امضا شده و هیچ گونه تغییری در آن ایجاد نشده است.

·       احراز هویت دستگاه‌های IoT (اینترنت اشیاء): در دنیای پر از دستگاه‌های متصل به اینترنت، استفاده از روش‌های احراز هویت دستگاه‌ها اهمیت بسیاری دارد. این فرآیند به تأمین امنیت دستگاه‌ها کمک می‌کند و اطمینان می‌دهد که فقط دستگاه‌های معتبر به شبکه متصل شوند.

·       ارتباطات امن پست الکترونیک: استفاده از روش‌هایی مانند OpenPGP یا S/MIME، برای رمزگذاری ایمیل‌ها و تأیید اصالت آن‌ها ضروری است. این فرآیند به شما این اطمینان را می‌دهد که ایمیل‌ها به دست گیرنده صحیح رسیده و محتوای آن‌ها در حین انتقال دست‌کاری نشده است.

·       احراز هویت کاربران با کارت هوشمند: یکی از روش‌های متداول برای ورود ایمن به سیستم‌های سازمانی، استفاده از کارت‌های هوشمند است. این کارت‌ها معمولاً حاوی اطلاعات خاصی هستند که تنها در اختیار کاربران معتبر قرار می‌گیرند و برای ورود به سیستم‌های حساس مورد استفاده قرار می‌گیرند.

·       رمزنگاری سیستم فایل NTFS: در سیستم‌های ویندوزی، رمزنگاری فایل‌ها در سیستم فایل NTFS به‌منظور افزایش امنیت اطلاعات بسیار مهم است. این روش از دسترسی غیرمجاز به داده‌ها جلوگیری می‌کند و باعث می‌شود که تنها کاربران مجاز قادر به مشاهده یا تغییر اطلاعات باشند.

·       اتصالات VPN (شبکه خصوصی مجازی): این نوع ارتباطات به‌ویژه برای تأمین امنیت در هنگام اتصال به شبکه‌های عمومی، نظیر اینترنت، استفاده می‌شود. اتصالات VPN داده‌ها را رمزگذاری کرده و هویت کاربران را تأیید می‌کند؛ به‌طوری که از حملات احتمالی جلوگیری می‌کند و امنیت شبکه‌های خصوصی مجازی را بالا می‌برد.

نتیجه‌گیری

در نهایت، تفاوت okr و kpi در کاربردهای آن‌هاست. شاخص PKI بیشتر به مسائل امنیتی و حفاظت از داده‌ها مربوط می‌شود؛ یعنی یک سیستم برای تأمین امنیت ارتباطات دیجیتال و تضمین صحت و اعتبار اطلاعات در دنیای آنلاین است. در مقابل، شاخص OKR بیشتر به اهداف و نتایج کلیدی تمرکز دارد که در سازمان‌ها برای ردیابی پیشرفت و دستیابی به اهداف بلندمدت استفاده می‌شود. به عبارت ساده‌تر، PKI مثل یک دیوار امنیتی است که از داده‌ها محافظت می‌کند، در حالی که OKR یک نقشه راه برای دستیابی به موفقیت‌های سازمانی است. هر دو ابزار قدرتمند هستند، اما در دو حوزه کاملاً متفاوت کار می‌کنند و مکمل یکدیگر نیستند.

سوالات متداول

۱.     شاخص PKI چیست و در چه مواردی استفاده می‌شود؟

PKI یک سیستم امنیتی است که از کلیدهای رمزنگاری برای تأمین امنیت اطلاعات و ارتباطات دیجیتال استفاده می‌کند. این سیستم در مواردی مثل گواهینامه‌های SSL/TLS، امضاهای دیجیتال و احراز هویت دستگاه‌ها و کاربران کاربرد دارد.

۲.     شاخص OKR چیست و چه کاربردی دارد؟

OKR یک روش مدیریتی است که برای تعیین اهداف بلندمدت و پیگیری پیشرفت در سازمان‌ها به کار می‌رود. در این سیستم، اهداف به همراه نتایج کلیدی مشخص می‌شوند تا تیم‌ها بتوانند بر اساس آن‌ها برنامه‌ریزی کرده و میزان پیشرفت را اندازه‌گیری کنند.

۳.      PKI و OKR چه فرقی دارند؟

PKI به امنیت اطلاعات و حفاظت از داده‌ها مربوط می‌شود، در حالی که OKR به مدیریت اهداف و اندازه‌گیری پیشرفت در سازمان‌ها ارتباط دارد. PKI بیشتر برای حفظ امنیت در تبادل داده‌ها استفاده می‌شود، در حالی که OKR به کمک سازمان‌ها می‌آید تا به اهداف استراتژیک خود دست یابند.

۴.     آیا می‌توان از PKI و OKR در یک سازمان به‌طور همزمان استفاده کرد؟

بله، PKI و OKR می‌توانند در یک سازمان به طور همزمان استفاده شوند، اما در دو حوزه مختلف. PKI برای امنیت و حفاظت از داده‌ها به کار می‌رود، در حالی که OKR برای ردیابی پیشرفت و دستیابی به اهداف سازمانی است. بنابراین، استفاده از هر دو ابزار می‌تواند به سازمان کمک کند تا هم امنیت را تضمین کند و هم به اهدافش برسد.

۵.     آیا PKI و OKR مکمل یکدیگر هستند؟

نه، PKI و OKR مکمل یکدیگر نیستند؛ زیرا در زمینه‌های کاملاً متفاوتی کاربرد دارند. PKI برای امنیت دیجیتال است، در حالی که OKR برای مدیریت و پیگیری اهداف سازمانی استفاده می‌شود. هر کدام از این دو ابزار در حوزه خود حیاتی هستند، اما نقشی در تکمیل یکدیگر ندارند.

 

 

 

بیشتر بدانید
شتخص
آموزش و نکات OKR (او کی آر)
28 بهمن, 1403 توسط نوشین محمدی0 دیدگاه

نحوه پیاده‌سازی OKR در سازمان‌ها: گام‌به‌گام با مثال‌های عملی

در دنیای رقابتی امروز، موفقیت سازمان‌ها به تعیین اهداف روشن و دستیابی به نتایج قابل اندازه‌گیری وابسته است. روش OKR به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند مدیریت عملکرد، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا اهداف استراتژیک خود را با فعالیت‌های روزانه همسو کنند. این رویکرد با ایجاد تمرکز، شفافیت و انگیزه در تیم‌ها، امکان حرکت هماهنگ به سمت اهداف کلیدی را فراهم می‌آورد. OKR برای کسب‌وکارهای کوچک نیز می‌تواند روشی کارآمد باشد که به رشد و پیشرفت آن‌ها کمک کند. در این مقاله از راهینو، به بررسی نحوه پیاده‌سازی OKR در سازمان‌ها با ارائه گام‌های عملی و مثال‌های کاربردی خواهیم پرداخت.

چرا پیاده‌سازی OKR اهمیت دارد؟

استفاده از روش OKR در سازمان نه تنها به ایجاد شفافیت در سازمان کمک می‌کند، بلکه ابزار قدرتمندی برای هماهنگی بین تیم‌ها و بهبود عملکرد سازمانی است. مزایای اصلی  OKR شامل:

  • افزایش تمرکز و اولویت‌بندی اهداف؛ OKR به سازمان‌ها کمک می‌کند تا اهداف خود را در چارچوبی روشن و مشخص تعریف کنند و منابع خود را بر روی اهداف کلیدی متمرکز کنند. این روش از پراکندگی انرژی تیم‌ها جلوگیری کرده و بهره‌وری را افزایش می‌دهد.
  • ایجاد شفافیت در عملکرد تیم‌ها؛ با پیاده‌سازی OKR، تمامی اعضای سازمان می‌توانند از اهداف و پیشرفت‌ها آگاه شوند. این شفافیت باعث هماهنگی بهتر بین تیم‌ها و کاهش تداخل در وظایف می‌شود.
  • ارزیابی دقیق پیشرفت و موفقیت؛ نتایج اساسی در OKR به صورت کمی و قابل اندازه‌گیری تعریف می‌شوند، که این امر امکان ارزیابی منظم پیشرفت و شناسایی نقاط قوت و ضعف را فراهم می‌کند.
  • افزایش انگیزه و مشارکت کارکنان؛ وقتی کارکنان بدانند چگونه تلاش‌های آن‌ها به تحقق اهداف کلان سازمان کمک می‌کند، حس ارزشمندی بیشتری خواهند داشت. این رویکرد باعث ایجاد انگیزه و مشارکت بیشتر در انجام وظایف می‌شود.

در عصر دیجیتال، که تغییرات با سرعت بیشتری رخ می‌دهند، روش‌های سنتی مدیریت عملکرد دیگر پاسخگوی نیازهای پویا و پیچیده سازمان‌ها نیستند. از این رو، OKR به عنوان یک رویکرد محبوب و مدرن، سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا با انعطاف‌پذیری بیشتر، خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و به اهداف استراتژیک خود دست یابند.

اصول اولیه پیاده‌سازی OKR در سازمان

برای اجرای روش OKR در سازمان، ابتدا باید اصول پایه‌ای این روش را به‌خوبی درک کنید و آن‌ها را به درستی در سازمان پیاده‌سازی کنید. برخی از این اصول عبارتنداز:

  1. اهداف (Objectives)؛ اهداف باید الهام‌بخش و روشن باشند و با اولویت‌های استراتژیک سازمان ارتباط مستقیم داشته باشند. این اهداف باید به‌گونه‌ای تعریف شوند که تیم‌ها را به تلاش برای دستیابی به نتایج بلندپروازانه و معنادار ترغیب کنند.
  2. نتایج اساسی (Key Results)؛ نتایج اساسی باید کاملاً مشخص، کمی و قابل اندازه‌گیری باشند. آن‌ها نشان‌دهنده پیشرفت ملموس به سمت اهداف هستند و معیار ارزیابی موفقیت را فراهم می‌کنند. اگر نتایج کلیدی به‌درستی تعریف شوند، تیم‌ها مسیر روشنی برای دستیابی به اهداف خواهند داشت.
  3. چرخه‌های زمانی مشخص؛ برای اطمینان از کارایی OKR، این روش معمولاً در بازه‌های زمانی سه‌ماهه اجرا می‌شود. این بازه زمانی کوتاه، انعطاف‌پذیری و امکان بازنگری سریع را فراهم می‌کند و سازمان را قادر می‌سازد تا به تغییرات محیطی پاسخ دهد.
  4. شفافیت؛ یکی از ویژگی‌های کلیدی OKR، شفافیت آن است. همه اعضای سازمان، از مدیران ارشد تا کارکنان، باید به OKR‌های تیم‌ها و سازمان دسترسی داشته باشند. این شفافیت باعث تقویت اعتماد، همکاری و هم‌راستایی در سازمان می‌شود.
  5. تمرکز؛ برای حفظ تمرکز و جلوگیری از پراکندگی انرژی، هر تیم یا فرد باید تنها ۳ تا ۵ هدف و نتایج کلیدی مرتبط داشته باشد. این محدودیت باعث می‌شود تیم‌ها بر روی اولویت‌های واقعی تمرکز کنند و کارایی خود را افزایش دهند.
اصول اولیه پیاده‌سازی OKR در سازمان
اصول اولیه پیاده‌سازی OKR در سازمان

گام‌های اصلی در فرآیند پیاده‌سازی OKR

برای اجرای موفق OKR در سازمان، لازم است این فرآیند به صورت گام‌به‌گام و با دقت برنامه‌ریزی شود. هر مرحله نقش مهمی در تضمین موفقیت OKR ایفا می‌کند و به سازمان کمک می‌کند تا اهداف خود را به شکلی ساختارمند دنبال کند.

۱.آموزش تیم‌ها درباره OKR

آگاهی‌بخشی درباره اهمیت و کاربرد OKR اولین قدم برای اجرای موفق این روش است. برگزاری کارگاه‌ها، جلسات آموزشی و تهیه منابع آموزشی مناسب می‌تواند به اعضای تیم‌ها کمک کند تا با اصول OKR، نحوه تعریف اهداف و نتایج کلیدی، و روش ارزیابی آن‌ها آشنا شوند. این مرحله باعث ایجاد درک مشترک در سازمان می‌شود.

۲.تعریف اهداف سازمانی

اهداف سازمانی باید به‌طور دقیق و شفاف، چشم‌انداز و مأموریت سازمان را منعکس کنند. این اهداف که معمولاً توسط مدیران ارشد تدوین می‌شوند، پایه و اساس تنظیم OKR در تمام سطوح سازمان خواهند بود. دقت در این مرحله تضمین می‌کند که تمامی تیم‌ها به سمت یک هدف مشترک حرکت می‌کنند.

۳.تنظیم OKR در سطح تیم‌ها

پس از تعیین اهداف سازمانی، تیم‌های مختلف باید OKR‌های خود را بر اساس این اهداف کلی تنظیم کنند. این گام باعث می‌شود هر تیم در راستای چشم‌انداز سازمانی فعالیت کرده و نقش خود را در تحقق اهداف کلان سازمان درک کند.

۴.بررسی و تأیید OKR‌ها

پیش از آغاز چرخه OKR، مدیران باید OKR‌های تعریف‌شده توسط تیم‌ها را بررسی کنند تا از هم‌راستایی آن‌ها با اهداف سازمانی اطمینان حاصل کنند. در این مرحله، اصلاحات احتمالی و نهایی‌سازی OKR‌ها انجام می‌شود.

۵.اجرای چرخه OKR

چرخه OKR معمولاً در بازه‌های زمانی سه‌ماهه اجرا می‌شود. در این مدت، پیشرفت OKR‌ها باید به‌طور منظم پایش و ارزیابی شود. این کار از طریق جلسات هفتگی یا ماهانه انجام می‌شود تا از تحقق نتایج کلیدی اطمینان حاصل شود و در صورت نیاز اقدامات اصلاحی انجام شود.

۶.ارزیابی و بازنگری

پس از پایان چرخه، نتایج به‌دست‌آمده بررسی و میزان دستیابی به اهداف مشخص می‌شود. ارزیابی دقیق و تحلیل آموخته‌ها از این مرحله، به سازمان کمک می‌کند تا چرخه‌های بعدی را بهتر مدیریت کرده و از اشتباهات گذشته اجتناب کند. بازنگری منظم، فرایند پیاده‌سازی OKR را بهبود می‌بخشد و سازمان را در مسیر پیشرفت مستمر قرار می‌دهد.

گام‌های اصلی در فرآیند پیاده‌سازی OKR
گام‌های اصلی در فرآیند پیاده‌سازی OKR

تعیین اهداف و نتایج کلیدی در OKR

یک OKR موفق زمانی شکل می‌گیرد که اهداف و نتایج کلیدی به‌درستی تعریف شوند. هدف (Objective) باید الهام‌بخش، معنادار و در راستای چشم‌انداز سازمان باشد، مانند “افزایش رضایت مشتریان از خدمات.” در مقابل، نتایج کلیدی (Key Results) باید به صورت دقیق، کمی و قابل اندازه‌گیری تعریف شوند تا پیشرفت به سمت هدف را به وضوح نشان دهند؛ برای مثال، کاهش ۲۰ درصدی شکایات مشتریان یا افزایش نمره رضایت مشتری (CSAT) به ۹۰ درصد. این نتایج کلیدی باید قابل اجرا باشند و در یک بازه زمانی مشخص بتوان پیشرفت آن‌ها را ارزیابی کرد. علاوه بر این، تعیین اهداف چالش‌برانگیز اما دست‌یافتنی، انگیزه لازم را برای تیم‌ها فراهم می‌کند و نتایج کلیدی مشخص، مسیر حرکت به سوی موفقیت را هموار می‌کند. همچنین، پایش مستمر این OKR‌ها و برگزاری جلسات بازبینی می‌تواند تضمین کند که تیم‌ها در مسیر درست حرکت می‌کنند و به موقع اقدامات اصلاحی انجام می‌شود.

نحوه انتخاب و تنظیم OKR مناسب برای هر تیم

هر تیم در سازمان باید OKR‌های خود را متناسب با وظایف و مسئولیت‌هایش تعیین کند تا ضمن ایجاد هماهنگی با اهداف کلی سازمان، بتواند تأثیر مستقیمی بر موفقیت آن داشته باشد. به عنوان مثال، تیم بازاریابی می‌تواند هدف خود را بر افزایش آگاهی از برند متمرکز کند و برای دستیابی به آن، تعداد بازدیدکنندگان وب‌سایت را به ۵۰ هزار نفر در ماه برساند و نرخ تعامل در شبکه‌های اجتماعی را به ۱۵ درصد افزایش دهد. از سوی دیگر، تیم فروش می‌تواند بر افزایش درآمد ماهانه تمرکز کند و با افزایش ۲۰ درصدی فروش محصولات اصلی و کاهش نرخ از دست دادن مشتریان به کمتر از ۵ درصد، به این هدف دست یابد. این رویکرد به هر تیم کمک می‌کند تا با تمرکز بر وظایف خود، ضمن پایبندی به اولویت‌های سازمان، عملکرد مؤثرتری داشته باشد.

روش‌های پایش و ارزیابی موفقیت OKR

برای ارزیابی عملکرد OKR‌ها، از روش‌های متنوعی  استفاده کنید که برخی از آنها شامل:

  • جلسات هفتگی یا ماهانه؛ در این جلسات، پیشرفت هر تیم به صورت منظم بررسی می‌شود و موانع یا چالش‌ها شناسایی می‌شوند. این جلسات فرصتی برای به‌روزرسانی OKR‌ها و تطبیق آن‌ها با شرایط جدید نیز فراهم می‌کند.
  • ابزارهای دیجیتال؛ نرم‌افزارهایی مانند Asana یا Trello امکان مدیریت آسان‌تر OKR‌ها را فراهم می‌کنند. این ابزارها به مدیران و تیم‌ها کمک می‌کنند تا به صورت شفاف عملکرد خود را مشاهده کنند و اطلاعات را به اشتراک بگذارند.
  • شاخص‌های اساسی عملکرد (KPI)؛ با استفاده از KPI‌ها می‌توان میزان موفقیت در دستیابی به نتایج اصلی را به‌طور دقیق اندازه‌گیری کرد. این شاخص‌ها به عنوان معیاری برای ارزیابی اثربخشی OKR‌ها عمل می‌کنند و می‌توانند بین عملکرد واقعی و اهداف تعیین‌شده مقایسه‌ای شفاف ارائه دهند.

مشکلات متداول در پیاده‌سازی OKR و راه‌حل‌ها

در فرآیند استفاده از OKR، سازمان‌ها ممکن است با چالش‌های مختلفی روبه‌رو شوند که می‌تواند بر اثربخشی این روش تأثیر بگذارد. در ادامه به بررسی برخی از مشکلات رایج و راه‌حل‌های مناسب برای آن‌ها می‌پردازیم.

اهداف نامشخص

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در استفاده OKR، تعریف اهدافی است که مبهم و غیرقابل اندازه‌گیری باشند. این مشکل می‌تواند باعث سردرگمی و عدم تمرکز تیم‌ها شود. برای حل این مسئله، می‌توان از ابزارهایی مانند SMART (Specific, Measurable, Achievable, Relevant, Time-bound) برای تعریف اهداف استفاده کرد. با این روش، اهداف باید دقیق، قابل اندازه‌گیری، دست‌یافتنی، مرتبط و دارای زمان مشخص باشند، که باعث می‌شود تمامی اعضای تیم بتوانند به وضوح درک کنند که برای رسیدن به هدف چه اقداماتی باید انجام دهند.

تعداد زیاد OKR‌ها

یکی دیگر از مشکلات رایج در فرآیند پیاده‌سازی OKR، تعیین تعداد زیادی OKR است که می‌تواند منجر به پراکندگی و کاهش تمرکز شود. هنگامی که تیم‌ها یا فرد بیش از حد بر روی اهداف مختلف تمرکز کنند، ممکن است نتوانند به طور مؤثر در رسیدن به هر یک از آن‌ها پیشرفت کنند. بهترین رویکرد این است که OKR‌ها محدود و مشخص باشند. تمرکز بر ۳ تا ۵ هدف اصلی برای هر تیم یا فرد می‌تواند به دست‌یابی به نتایج بهتر کمک کند و از افت کیفیت در تلاش‌ها جلوگیری کند.

عدم هماهنگی بین تیم‌ها

اجرای OKR در سطح سازمانی نیاز به هماهنگی و همکاری مداوم بین تیم‌ها دارد. یکی از مشکلات رایج در این فرآیند، عدم هم‌راستایی و هماهنگی بین تیم‌های مختلف است که ممکن است منجر به تلاش‌های موازی و اتلاف منابع شود. برای حل این مشکل، جلسات هم‌اندیشی و ارتباطات مستمر بین تیم‌ها ضروری است. برگزاری جلسات هفتگی یا ماهانه برای بررسی پیشرفت‌ها، شفاف‌سازی اهداف و هماهنگی بیشتر می‌تواند به بهبود این چالش کمک کند. ایجاد یک محیط باز برای گفتگو و تبادل نظر بین تیم‌ها باعث می‌شود که همه اعضای سازمان در مسیر یکسان حرکت کنند و اهداف مشترک را بهتر تحقق بخشند.

مشکلات متداول در پیاده‌سازی OKR و راه‌حل‌ها
مشکلات متداول در پیاده‌سازی OKR و راه‌حل‌ها

چگونگی ارتباط OKR با اهداف استراتژیک سازمان

یکی از اصول اساسی در پیاده‌سازی موفق OKR، هماهنگی آن‌ها با اهداف استراتژیک سازمان است. OKR‌ها ابزارهایی هستند که به سازمان‌ها کمک می‌کنند تا اهداف بلندمدت خود را به اقدامات کوتاه‌مدت قابل اجرا تبدیل کنند. این هماهنگی باعث می‌شود که هر تیم، واحد یا فرد در سازمان در راستای اهداف کلی سازمان حرکت کند. برای مثال، اگر هدف استراتژیک سازمان افزایش سهم بازار باشد، OKR‌هایی مانند افزایش فروش، جذب مشتریان جدید یا توسعه محصولات جدید تعریف می‌شوند. به این ترتیب، تیم‌ها با تمرکز بر این اهداف، اقداماتی مشخص را انجام می‌دهند.

در طراحی OKR‌ها، باید تمامی سطوح سازمانی از مدیریت ارشد تا تیم‌های اجرایی یک چشم‌انداز مشترک داشته باشند. اهداف باید دقیق و قابل اندازه‌گیری باشند تا همه اعضای تیم‌ها بدانند که چه نتایجی از آن‌ها انتظار می‌رود. همچنین، برای اطمینان از هم‌راستایی، ارزیابی‌های منظم باید انجام شود تا در صورت نیاز، تنظیمات لازم اعمال شود. این رویکرد باعث می‌شود که سازمان بتواند به طور مستمر پیشرفت خود را ارزیابی کرده و اطمینان حاصل کند که تمام منابع در جهت تحقق اهداف استراتژیک استفاده می‌شود.

چگونگی ارتباط OKR با اهداف استراتژیک سازمان
چگونگی ارتباط OKR با اهداف استراتژیک سازمان

مثال برای okr در حوزه‌های مختلف کسب‌وکار

در هر سازمانی، OKR‌ها به منظور دستیابی به اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت تعیین می‌شوند و می‌توانند در بخش‌های مختلف کسب‌وکار کاربرد داشته باشند. هر تیم و دپارتمان می‌تواند OKR‌های خاص خود را داشته باشد که به طور مستقیم بر عملکرد کلی سازمان تأثیر می‌گذارد. از جمله مثال برای okr در حوزه‌های مختلف کسب‌وکار می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

تیم توسعه محصول

هدف تیم توسعه محصول بهبود کیفیت محصولات است و نتایج موثری که به دنبال دارد شامل موارد زیر می‌شوند:

  • کاهش ۳۰ درصدی خطاهای محصول؛ در این مورد، تیم توسعه محصول می‌تواند با استفاده از تست‌های متعدد و بازبینی کدهای نرم‌افزاری و همچنین بررسی بازخوردهای مشتریان، میزان خطاهای محصول را کاهش دهد. این کار می‌تواند شامل تغییرات اساسی در فرآیند تولید، بهبود مستمر تست‌ها و در نهایت تضمین کیفیت محصول باشد.
  • افزایش رضایت مشتریان از کیفیت محصول به ۸۵ درصد؛ این هدف می‌تواند از طریق نظرسنجی‌های مشتریان و تحلیل داده‌های بازخوردهای دریافتی تعیین شود. این شاخص به تیم کمک می‌کند تا میزان موفقیت خود در بهبود کیفیت محصول را اندازه‌گیری کرده و اصلاحات لازم را اعمال کنند.
  • انجام ۳ آزمایش تست کیفیت جدید قبل از هر انتشار؛ این می‌تواند شامل آزمایشات عملکرد، امنیت و استحکام محصول باشد. تیم باید برنامه‌ریزی دقیقی برای انجام این تست‌ها در طول فرآیند تولید و پیش از انتشار هر محصول جدید داشته باشد.

تیم منابع انسانی

هدف تیم منابع انسانی افزایش رضایت کارکنان است و برخی از نتایج بنیادی آن شامل:

  1. دستیابی به نمره رضایت کارکنان (eNPS) بالای ۸۰؛ این نتیجه کلیدی به معنای این است که تیم منابع انسانی باید راه‌هایی را برای بهبود روحیه کارکنان پیدا کند و اطمینان حاصل کند که کارکنان احساس رضایت و تعلق به سازمان دارند. این می‌تواند شامل بهبود فرآیندهای داخلی، تشویق به ارتباطات باز و ارتقاء فرهنگ سازمانی باشد.
  2. کاهش نرخ ترک شغلی به کمتر از ۱۰ درصد؛ این هدف نشان‌دهنده این است که سازمان باید اقداماتی برای حفظ کارکنان خود انجام دهد، مانند ارتقای فرصت‌های رشد شغلی، بهبود شرایط کاری، و ارائه مزایای رقابتی.
  3. افزایش حضور در برنامه‌های آموزشی سازمانی به ۹۰ درصد؛ این شاخص می‌تواند برای ارزیابی میزان مشارکت کارکنان در برنامه‌های آموزشی و توسعه مهارت‌های جدید به کار رود. این نتیجه به بهبود توانمندی‌های فردی و در نهایت به ارتقای عملکرد سازمان کمک می‌کند.

تیم بازاریابی

هدف نیم بازاریابی افزایش آگاهی از برند است. برخی از نتایج اصلی این هدف شامل:

  • افزایش بازدید وب‌سایت به ۵۰ هزار بازدیدکننده در ماه؛ تیم بازاریابی می‌تواند از ابزارهای سئو (SEO)، تبلیغات آنلاین و محتوای هدفمند استفاده کند تا ترافیک وب‌سایت را افزایش دهد و به این هدف دست یابد.
  • جذب ۵ هزار فالوور جدید در شبکه‌های اجتماعی؛ تیم باید استراتژی‌های محتوا و تبلیغات هدفمند را طراحی کند تا جذب فالوورهای جدید را تسهیل کند. این ممکن است شامل کمپین‌های اینفلوئنسر مارکتینگ، مسابقات آنلاین، یا تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی باشد.
  • انتشار ۱۰ مقاله تخصصی در رسانه‌های معتبر؛ این هدف می‌تواند شامل توسعه استراتژی محتوای طولانی‌مدت باشد که شامل انتشار مقالات، گزارش‌ها و مطالعات موردی در وب‌سایت‌ها و رسانه‌های معتبر مرتبط با صنعت می‌شود.

تیم فروش

هدف تیم فروش افزایش درآمد ماهانه است. برخی از نتایج اساسی این عبارتنداز:

  1. افزایش فروش ۲۰ درصدی محصولات اصلی؛ تیم فروش باید تلاش کند تا فروش محصولات پرتقاضا یا محصولات کلیدی سازمان را افزایش دهد. این می‌تواند شامل معرفی محصولات جدید، بهبود استراتژی‌های قیمت‌گذاری، و ارتقای خدمات مشتری باشد.
  2. جذب ۱۰ مشتری جدید در هر ماه؛ این هدف نشان می‌دهد که تیم فروش باید برای جذب مشتریان جدید استراتژی‌هایی طراحی کند، مانند کمپین‌های تبلیغاتی، پیشنهادات ویژه، و تماس‌های پیگیری.
  3. افزایش میانگین سبد خرید مشتریان به ۱۵ درصد؛ تیم فروش باید تلاش کند تا مشتریان را به خرید محصولات بیشتر تشویق کند. این می‌تواند از طریق فروش مکمل‌ها، ارائه تخفیف‌ها برای خرید بیشتر و استفاده از تکنیک‌های فروش پیشرفته مانند پیشنهادات شخصی‌شده انجام شود.

منابع یادگیری و دوره‌های مرتبط برای پیاده‌سازی OKR

برای پیاده‌سازی موفق OKR در سازمان‌ها، منابع و ابزارهای آموزشی بسیاری وجود دارد که می‌توانند به شما کمک کنند تا این فرآیند را به طور مؤثر و کارآمد اجرا کنید. کتاب‌ها، دوره‌های آموزشی آنلاین و ابزارهای دیجیتال، منابع اصلی برای یادگیری و بهبود نحوه استفاده از OKR هستند. به عنوان مثال، کتاب “Measure What Matters” نوشته جان دوئر یکی از منابع معتبر در این زمینه است که مفاهیم پایه‌ای و نکات ضروری در پیاده‌سازی OKR را به طور جامع بیان می‌کند. علاوه بر این، دوره‌های آموزشی آنلاین در پلتفرم‌هایی مانند LinkedIn Learning و Coursera نیز ارائه می‌شود که به‌طور خاص به آموزش OKR و نحوه به کارگیری آن در سازمان‌ها پرداخته‌اند. همچنین، استفاده از ابزارهایی مانند WorkBoard و Weekdone می‌تواند در پیگیری و مدیریت OKR‌ها بسیار مفید باشد و به تیم‌ها کمک کند تا پیشرفت خود را به‌طور دقیق‌تر پایش کنند.

روش OKR ابزاری مؤثر برای سازمان‌هایی است که به دنبال رشد و بهبود مداوم هستند. با پیاده‌سازی اصولی این روش و استفاده از گام‌های ذکرشده، می‌توانید اهداف استراتژیک خود را با موفقیت محقق کنید و عملکرد تیم‌ها را بهبود بخشید. این روش نه تنها به سازمان‌ها کمک می‌کند تا تمرکز خود را بر اولویت‌های مهم حفظ کنند، بلکه ارتباط بهتری بین تیم‌ها و بخش‌های مختلف ایجاد می‌کند. با ارزیابی منظم پیشرفت و بازنگری در اهداف، سازمان‌ها قادر خواهند بود مسیرهای بهتری برای رسیدن به موفقیت پیدا کنند.

بیشتر بدانید
دسته بندی ها
  • آموزش مدل BPMN(۱)
  • آموزش و نکات OKR (او کی آر)(۱۸)
  • استراتژی(۲)
  • تسهیلگری سازمانی(۹)
  • دسته بندی نشده(۲)
  • دنیای کسب و کار(۱۲)
  • مدیریت فرایند کسب و کار(۲۱)
  • منتورینگ سازمانی(۵)
برچسب های محبوب
okr و pki چه تفاوتی با هم دارند؟ PDF OKR چیست آموزش OKR به صورت PDF ابزارهای OKR اندازه‌‌گیری بهره‌وری اهمیت آموزش منابع انسانی اهمیت برنامه‌ریزی منابع انسانی اهمیت حسابداری منابع انسانی اهمیت مدیریت منابع انسانی اهمیت منابع انسانی در سازمان‌ اهمیت منابع انسانی در سازمان‌ها اهمیت منابع انسانی در موفقیت سازمان بهره‌وری فردی بیزینس پلن شامل چیست؟ بیزینس پلن چیست بیزینس پلن کسب و کار بیزینس پلن یعنی چه تسهیلگر تفاوت نیروی انسانی و منابع انسانی خصوصیات مدیرعامل خوب دانلود PDF OKR دلایل اهمیت مدیریت منابع انسانی راهنمای OKR برای مدیران سیستم سازی در کسب و کار چیست شاخص‌های بهره‌وری فایل راهنمای OKR فرق کوچینگ با منتورینگ مدیریت بهره‌وری مشخصات مدیر عامل خوب معنی بیزینس پلن چیست معنی کوچینگ منابع انسانی چیست منظور از بیزینس پلن چیست؟ مهارت‌های کوچینگ نمونه بیزینس پلن نوشتن بیزینس پلن ویژگی‌های مدیر عامل خوب پیاده‌سازی OKR چگونه مدیر خوبی باشیم چگونه مدیر خوبی شویم چگونه مدیر عامل خوبی باشیم کتاب الکترونیکی OKR کوچینگ سازمانی کوچینگ فردی کوچینگ چیست
گالری

درباره ما

راهینو در سال 1398 آغاز به کار کرد تا مسیری نو برای کسب‌وکارها و افراد باز کند. در ابتدا، با نام TryBPM در زمینه مدیریت فرایندهای کسب‌وکار (BPM) فعالیت می‌کردیم، اما با گذر زمان و گسترش خدمات‌مان، نام «راهینو» را انتخاب کردیم تا نمایانگر تحولی بزرگ در مأموریت و خدمات‌مان باشیم.

  • لینکدین
  • اینستاگرام
  • آپارات

آموزش

  • کارتیمی
  • تسهیلگری
  • BPMN
  • Data Driven BPM
  • فرایند کاوی
  • APQC

دسته‌بندی مطالب

  • BPMS
  • آموزش مدل BPMN
  • آموزش و نکات OKR (او کی آر)
  • استراتژی
  • تسهیلگری سازمانی
  • فرایند کاوی (Process Mining)
  • مدل UPN
  • مدیریت فرایند کسب و کار
  • منتورینگ سازمانی

خدمات ما

  • مشاوره و پیاده‌سازی OKR
  • مشاور Data Driven BPM
  • تسهیلگری
  • منتورینگ

info@rahyno.com